کنایه از صاحب جمال باشد. (انجمن آرا) (آنندراج). ماه پار. مهپاره. زیبا و خوب رو همچون ماه: چنان دلتنگ شد آن ماه پاره که بر مه ریخت از نرگس ستاره. نظامی. او را به چشم پاک توان دید چون هلال هر دیده جای جلوۀ آن ماه پاره نیست. حافظ. و رجوع به ماه پار و مهپاره شود
کنایه از صاحب جمال باشد. (انجمن آرا) (آنندراج). ماه پار. مهپاره. زیبا و خوب رو همچون ماه: چنان دلتنگ شد آن ماه پاره که بر مه ریخت از نرگس ستاره. نظامی. او را به چشم پاک توان دید چون هلال هر دیده جای جلوۀ آن ماه پاره نیست. حافظ. و رجوع به ماه پار و مهپاره شود
ماه پاره، کنایه از زن زیبا. زیباروی: از این مه پاره ای عابدفریبی ملایک سیرتی طاوس زیبی. سعدی. مه پاره به بام اگر برآید که فرق کند که ماه یا اوست. سعدی (ترجیعات). آن پریزاده که مه پاره و دلبند من است کس ندانم که به جان در طلبش پویان نیست. سعدی (طیبات)
ماه پاره، کنایه از زن زیبا. زیباروی: از این مه پاره ای عابدفریبی ملایک سیرتی طاوس زیبی. سعدی. مه پاره به بام اگر برآید که فرق کند که ماه یا اوست. سعدی (ترجیعات). آن پریزاده که مه پاره و دلبند من است کس ندانم که به جان در طلبش پویان نیست. سعدی (طیبات)